رئیس انجمن سازندگان تجهیزات صنعت نفت ایران در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» مطرح کرد
هادی سلگی خبرنگار دنیای اقتصاد : مهاجرت نیروهای انسانی متخصص به خارج از کشور به مرحله هشدارآمیزی رسیده است. آنطور که رئیس انجمن سازندگان تجهیزات صنعت نفت ایران میگوید، جذب نیروهای انسانی کشور از سطح نخبهها و متخصصان گذشته و اکنون به کارگران رسیده است. احسان ثقفی میگوید در بازدیدهای ادواری که اخیرا از شرکتهای سازنده داشتم، بهاتفاق همه شرکتها مشکل جذب و نگهداشت نیروی انسانی را مطرح میکنند.
وضعیت تولید و کسب وکار سازندگان تجهیزات نفتی در شرایط کلان اقتصادی کنونی چگونه است؟
وضعیت تولید و کسبوکار سازندگان تجهیزات نفت هم مثل سایر فعالان صنعتگر و حتی فراتر از آن، مانند سایر فعالان اقتصادی، در فضای مبهمی قرار دارد. با توجه به ابهامات موجود و نقاط کور فضای کسبوکار، تصمیمگیریها بسیار سخت شده و عملا میشود گفت که تصمیمی برای توسعه گرفته نمیشود یا بهعبارتی امور توسعهای تقریبا متوقف شده است. اما بهطور ویژه باید تاکید کنم خود صنعتگران با توجه به عرقی که به کشور و علاقهای که به صنعت دارند و همینطور با توجه به تکلیفی که برای خود قائل هستند، کماکان بهرغم سختیها به کار خود ادامه میدهند. چنانچه باید اشاره کنم، شرایط سخت کنونی وضعیت جدیدی نیست و سالهاست که صنعتگران دست به گریبان آن هستند و گاهی وقتها این فشارها در فراز و گاهی وقتها هم در فرود است، اما در مجموع تا این لحظه طاقت آوردهاند و مصمم هستند که ادامه بدهند؛ بااینحال اینکه تا چه زمانی ادامه کار با این شرایط تداوم داشته باشد موضوعی مبهم است. در کل من به آینده صنعت و آینده اقتصاد در بازه زمانی میانمدت خوشبین هستم و شاید هم رخدادهای خوب در کوتاهمدت هم دور از تصور نباشد.
چه چالشها و دستاندازهایی وجود دارد که موجب این سختیها شده است؟
واقعیت این است که چالشی تا به حال حل نشده و تنها شکل مسائل عوض شده است. بهعنوان نمونه چالشهایی که سازندگان با سازمان تامین اجتماعی داشتند هیچکدام رفع نشده؛ تنها گاهی وقتها فشار کمتر شده و گاهی وقتها در شرایطی که سازمان دچار مشکل مالی شده این فشار بیشتر شده است. شاید یکی از بسترهای این نوسانها آییننامهها و قوانین دوپهلویی باشد که اصولا تفسیر به رای میشود. بنابراین یکی از موارد آزاردهنده سازمان تامین اجتماعی و بستههای بیمهای و امثالهم است. در کنار این موضوع، مشکلاتی هم از سوی بانکها و سازمان امور مالیاتی تحمیل میشود که هیچ کدام رفع نشده بلکه شکل آن عوض شده است و کماکان هم ادامه دارد.
چالشهای جدیدی هم مثل کسری انرژی در بحث برق و گاز در تابستان و زمستان به وجود آمده است. بنگاه تولیدی مجبور است پول کارگر خود را پرداخت کند درحالیکه هزینه سربار همچنان سر جای خود باقی است. در کنار اینها، به دلیل نوسان قطعی برق تولیدش متوقف میشود. من در بازدیدی که اخیرا از چند کارخانه داشتم مشاهده کردم که ژنراتورهای گاز را در کنار واحدهای خود قرار دادهاند تا در زمانهای قطعی از آن استفاده کنند. حال سوال این است: آیا با چنین شرایطی میتوانند تولید خود را وسعت دهند؟ ضرر و زیان این واحدهای تولیدی را که از ناحیه کمبود برق و کسری انرژی ضربه میخوردند چه کسی باید جبران کند؟ هیچکسی متعهد نیست؛ حتی اگر تعهد قانونی هم باشد کسی جوابگو و پاسخگو نیست. بر همین اساس انتظار داشتیم در سالی که مزین به نام رونق تولید شده، موانع یادشده حذف میشد، اما این اتفاق نیفتاده است. دلایل آن را حتما دولتمردان بهتر از من میدانند. آنچه باعث نگرانی است این است که کسری برق و گاز و امثالهم در سال بعد کمتر نخواهد شد که هیچ، بیشتر هم خواهد شد؛ چون هیچ برنامهای برای احداث نیروگاه جدید یا بازسازی نیروگاههای موجود و همینطور رفع مسائل گازی کشور وجود ندارد. امیدواریم که سریعتر دولت محترم تدبیری در این راستا بیندیشد.
