تأثیر فناوری اطلاعات بر مدیریت زنجیره تأمین
امروزه، رقابت بین سازمانها و شرکتها به یک رقابت جهانی تبدیل شده است. این رقابت فرصتها و چالشهای فراوانی برای کسب وکارها و شرکتهای مختلف ایجاد کرده است. برای برخورد با این چالشها و دستیابی به مزیت رقابتی، بسیاری از سازمانها بر روی بهبود زنجیره تأمین خود تمرکز میکنند. فناوری اطلاعات نقش بسیار مهمی در بهبود عملکرد شرکتها ایفا میکند و فراهم کردن اطلاعات به موقع، دقیق و قابل اعتماد باعث بهبود عملکرد زنجیره تأمین میشود. استفاده از ابزارهای فناوری اطلاعات قابلیتهای زنجیره تأمین را تحت تأثیر قرار میدهد و در نتیجه، عملکرد زنجیره تأمین نیز بهبود مییابد.با توجه به نتایج به دست آمده از پژوهش های اخیر ثابت شده است که استفاده از فناوری اطلاعات در مدیریت زنجیره تأمین منجر به افزایش کیفیت، قابلیت اعتماد، دقت عملیات و بهبود عملکرد شده است و همچنین همکاری، کاهش هزینهها ، تمایز محصولات و خدمات را به دنبال دارد. مدیریت زنجیره تأمین به عنوان یکی از قدرتمندترین پارادایمهای عملیاتی در سازمانهای تولیدی و خدماتی مورد توجه قرار گرفته است و در حال حاضر اهمیت سازمانها به تنهایی در بالاترین سطح نیست بلکه در ایجاد ارزش افزوده در زنجیره تأمین و مدیریت آن قرار دارد.به طور کلی زنجیره تأمین شامل تمامی بخشهایی است که به طور مستقیم یا غیر مستقیم در تأمین نیازهای مشتریان با یکدیگر در ارتباط هستند. این بخشها، از تولیدکننده، تأمینکننده، بخش حمل و نقل، انبارها، خردهفروشیها تا مشتریان، فعالیتهای متنوعی از جمله توسعه محصول جدید، بازاریابی، عملیات اجرایی، توزیع، خدمات مالی و خدمات مشتری را در بر میگیرند با توجه به اینکه هدف اصلی زنجیره تأمین ایجاد رضایت مشتریان در فرآیند تأمین و همچنین ایجاد سود برای خود زنجیره تأمین است این مجموعه پویا از جریان اطلاعات، محصول و سرمایه در بین سطوح مختلف خود، مشتری را تنها به عنوان یک جزء درگیر و درونی در زنجیره تأمین نشان می دهد.
فناوری اطلاعات در زنجیره تأمین اهمیت به سزایی دارد با توجه به اینکه امروزه تمامی سازمانها به نوعی در معرض تحولات فناوری اطلاعات و پژوهش قرار دارند، جلوههای کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در کلیه حوزههای زنجیره عرضه، از ارتباط با تأمینکنندگان تا تولید و ارتباط با مشتریان، آشکار است. بنابراین، کاربرد فناوری اطلاعات در بهبود مدیریت زنجیره تأمین تأثیرگذار است اما خواستن یا نخواستن هم نکته مهمی است.از اهداف اصلی پژوهش در این زمینه می توان به بررسی تأثیر بکارگیری فناوری اطلاعات در مدیریت زنجیره تأمین اشاره کرد. در این مقاله، پس از معرفی مسأله و بررسی ادبیات نظری، از طریق یک مدل تأثیرات فناوری اطلاعات بر مدیریت زنجیره تأمین و ارتباط میان آنها، سعی شده است تا این تأثیرات به وضوح بیان شوند. این یافتهها نشان میدهند که فناوری اطلاعات در زنجیره تأمین نقش بسیار مهمی دارد و برنامهریزی استراتژیک برای بهرهگیری از این فناوری میتواند مزیت رقابتی سازمانها را تقویت کند و آنها را قادر به مواجهه با چالشهای جدید جهانی کند، از طرفی دیگر مدیریت زنجیره تأمین به عنوان یک فرایند یکپارچه از طراحی تا بازگشت محصول شامل فرآیندهای یکپارچه از طراحی، منبعیابی، ساخت، تحویل، تا بازگشت محصول از مشتریان به تأمین کنندهها است. مدیریت زنجیره تأمین در واقع مدیریت یک شبکه پیوسته از فعالیتها و فرآیندهای کسب و کار است که تمام محصولات و خدمات مورد نیاز مشتریان نهایی را در بر میگیرد.از دیگر اهداف اصلی مدیریت زنجیره تأمین میتوان به راضی نگاه داشتن مشتریان، ایجاد ارزش برای کسب و کار و ایجاد سود برای خود زنجیره تأمین میباشد. این فرآیند همچنین جابهجایی و ذخیرهسازی مواد خام و کالاهای ساختهشده را از نقطه مبدأ تا مصرف تحت پوشش خود قرار میدهد و به طور کلی دستهبندی اجزای زنجیره تأمین را می توان به سه بخش اصلی تقسیم کرد.
1- زنجیره تأمین بالادست: که شامل تأمینکنندگان مواد اولیه است.
2- زنجیره تأمین داخلی: که مراحل داخلی تولید و فرآیندهای مرتبط با آن را در بر میگیرد.
3- زنجیره تأمین پاییندست: که به مشتریان و مصرفکنندگان نهایی خدمات و محصولات ارائه میدهد.
برای شفاف تر شدن موضوع در نگاهی دیگر به بررسی تعریف زنجیره تأمین بر اساس نظریه کریستوفر می پردازیم بر این اساس کریستوفر شامل شبکه ای از سازمانهاو زنجیره تأمین یک شبکه از سازمانهاست که با ارتباط صنایع بالادستی تا پاییندستی در فرآیندها و فعالیتهایی درگیرند و ارزش را به صورت محصولات و خدمات ارائهشده به مشتریان نهایی ارائه میکنند.طبق نظریه انجمن متخصصان (CSCMP) از مدیریت زنجیره تأمین شامل برنامهریزی و مدیریت تمامی فعالیتهای مرتبط با تأمین مواد و خرید است. این فرآیند به معنای یکپارچهسازی فعالیتها و فرآیندهای اصلی کسب و کار با هدف ایجاد یک مدل کسبوکار منسجم و با عملکرد بالا میباشد.از سوی دیگر در تعریفی کلی از بالو هدف مدیریت زنجیره تأمین حاکمیت بر نتایج کلی می باشد. بالو معتقد است که هدف اصلی فعالیتهای زنجیره تأمین، توسعه فرآیندهایی است که سازمان را به سوی نتایج کلی خود هدایت کند. این اهداف شامل تحقق حداکثر بازده ممکن در کمترین زمان ممکن میشود. به بیان دیگر اهمیت مدیریت زنجیره تأمین در ایجاد ارزش یک اصل کلی است و در کل، زنجیره تأمین یک شبکه پیوسته از فعالیتها و فرآیندهاست که هدف اصلی آن ارضای مشتریان نهایی و ایجاد ارزش برای خود زنجیره تأمین میباشد. مدیریت زنجیره تأمین با هماهنگی فعالیتها و فرآیندها، ایجاد حاکمیت بر نتایج کلی و توسعه فرآیندهای بازده محور، نقش حیاتی در موفقیت و رشد سازمانها دارد.به طور کلی اگر بخواهیم واژه فناوری اطلاعات را به صورت جداگانه ریشه یابی کنیم، می توان گفت به تمام ابزارها و تکنولوژیهای مرتبط با سختافزار، نرمافزار، شبکه، و سیستمهای مدیریت داده گفته می شود که برای فراهمکردن زیرساخت لازم برای سیستمهای اطلاعاتی مورد استفاده قرار می گیرد. این شامل ابزارهای ارتباطی، دستگاههای ذخیرهسازی، نرمافزارها و سیستمهای مدیریت داده میشود و هدف اصلی آن تسهیل و تسریع دسترسی به اطلاعات از طریق ابزارها و تکنیکهای ارتباطی جدید است. این موضوع شامل بهروزرسانی و بهینهسازی سیستمهای اطلاعاتی با استفاده از فناوریهای نوین میشود. و انقلابی را به دنبال دارد که هدف آن ایجاد بنیان زنجیره تأمین الکترونیک است. در دنیای امروز، استفاده از فناوری اطلاعات به عنوان یک شرط ضروری برای کنترل موثر زنجیرههای تأمین پیچیده به مرور زمان به یک مسئله حیاتی تبدیل شده است. زنجیره تأمینی که به طور کامل با سیستمهای فناوری اطلاعات یکپارچه شده است، این امکان را فراهم میکند که تقریباً تمام ارتباطات تجاری اساسی سازمان با تامینکنندگان و مشتریان به صورت دیجیتالی فعال یا غیرفعال شوند. این بخش به بررسی نقش اساسی فناوری اطلاعات در مدیریت زنجیره تأمین، همچنین اثرات و مزایای این ادغام دیجیتالی میپردازد. بکارگیری فناوری اطلاعات در زنجیره تأمین اهمیت زیادی دارد زیرا فناوری اطلاعات با قابلیت به اشتراک گذاری حجم زیادی از اطلاعات در طول زنجیره تأمین، از جمله اطلاعات عملیاتی حمل و نقل و دادههای مربوط به برنامهریزی استراتژیک، قادر به ایجاد انسجام میان شرکای زنجیره تأمین است. این ادغام دیجیتال سازمانها را توانمند ساخته و امکان دسترسی به دیدگاه رو به جلو را فراهم میکند، همچنین بهبود در برنامهریزی تولید، مدیریت موجودی، و توزیع را ایجاد میکند. بنابراین، تمام شرکتها در بازار امروزی در حال پیادهسازی فناوری اطلاعات به منظور بهبود جریان فعالیتهای مدیریت زنجیره تأمین می باشند. اطلاعات به عنوان یکی از منابع اصلی قدرت در زنجیره تأمین مدرن شناخته می شوند و فناوری اطلاعات به عنوان عامل بسیار حیاتی در بهبود عملکرد یک شرکت به تنهایی در کلیت زنجیره تأمین تلقی میشود. این مشارکت قادر به ارتقاء عملکرد یک شرکت به صورت فردی و همچنین بهبود زنجیره تأمین می باشد و به طور کلی نقش فناوری اطلاعات در مدیریت زنجیره تأمین را می توان به سه دسته تقسیم کرد:
1. ارتباط با شرکای تجاری: فناوری اطلاعات به شرکتها این امکان را میدهد که حجم و پیچیدگی اطلاعات مورد نیاز خود را افزایش داده و از طریق آنها با شرکای تجاری خود به ارتباط برسند. این اتصالات افزایش کارایی و شفافیت در زنجیره تأمین را تسهیل میکند.
2. آنی و دقیق بودن اطلاعات زنجیره تأمین: فناوری اطلاعات این امکان را فراهم میآورد که شرکتها به سرعت و به صورت دقیق اطلاعات زنجیره تأمین خود را از جمله موجودی، وضعیت تحویل، برنامهریزی، و زمانبندی تولید به دست آورند. این اطلاعات به شرکتها اجازه میدهند تا فعالیتهای زنجیره تأمین را به بهترین شکل ممکن مدیریت و کنترل نمایند.
3. هماهنگی درون شرکتی و بین شرکتی: فناوری اطلاعات با ایجاد هماهنگی بهتر درون شرکت و در بین شرکتها، همسویی در پیشبینی و برنامهریزی عملیات بین شرکتها و تأمینکنندگان را ایجاد میکند. این هماهنگی بهبود بهرهوری و افزایش توانمندی در مدیریت زنجیره تأمین را امکانپذیر میسازد.
به وضوح نقشهای مهمی را که فناوری اطلاعات در مدیریت زنجیره تأمین ایفا میکند، در مطالب فوق شرح داده شد اما در ارتباط با نقش کاربردی فناوری اطلاعات در مدیریت زنجیره تأمین می توانیم به صورت اجمالی به مطالب زیر اشاره کنیم لازم به ذکر است که این نقاط نشاندهنده اهمیت و تأثیر فناوری اطلاعات در بهبود عملکرد و کارایی زنجیره تأمین میباشند:
1. انجام مبادلات
• کاهش مقاومت در معاملات: استفاده از فناوری اطلاعات با ارتقاء جریان اطلاعات در زنجیره تأمین، مقاومت در معاملات بین شرکای زنجیره تأمین را کاهش میدهد.
ش کاهش عدم اطمینان: بهبود بهرهوری زنجیره تأمین از طریق کاهش عدم اطمینان ناشی از اطلاعات ناکامل و تحریف آنها امکانپذیر میشود.
2. همکاری و هماهنگی
• تقویت همکاری و هماهنگی: فناوری اطلاعات با فراهم کردن تسهیم اطلاعات، نقش کلیدی در تقویت همکاری و هماهنگی در زنجیره تأمین ایفا میکند.
3. پشتیبان تصمیم
• پشتیبانی از فرآیند تصمیم گیری: فناوری اطلاعات با استفاده از توان تحلیلی کامپیوتری به فرآیند تصمیم گیری در زنجیره تأمین کمک میکند و راهنمای مدیران در اتخاذ تصمیمات مدیریتی می باشد.
در ارتباط با تأثیر بکارگیری فناوری اطلاعات در مدیریت زنجیره تأمین میتوان به مدل مفهومی ارائه شده توسط دی باروس و همکارانش اشاره کرد که نشاندهنده اثرات و مزایای بکارگیری فناوری اطلاعات در مدیریت زنجیره تأمین است. این مدل شامل ابعاد مختلف زیر است:
1. کاهش هزینه
• کاهش هزینهها به عنوان یکی از اثرات اصلی استفاده از فناوری اطلاعات در زنجیره تأمین.
2. کارایی عملیاتی و بهبود فرایند
• افزایش بهرهوری عملیاتی
• بهبود در مدیریت سرمایه و کنترل موجودی
• افزایش چابکی و انعطافپذیری
• کاهش زمان تحویل
• بهبود هماهنگی و حذف کارهای زاید در فرایندها و وظایف.
3. کیفیت
• قابلیت اعتماد و صحت اطلاعات
• رضایت و خدمات مشتری
• افزایش دانش و بهبود برنامهریزی و مدیریت
4. انسجام و همکاری
• بهبود هماهنگی مدیریت شراکت و ارتباط میان بخشهای مختلف زنجیره تأمین
5. تمایز محصولات یا خدمات
• افزایش ارزش افزوده
• نوآوری و توسعه محصولات یا خدمات جدید
این ابعاد نشاندهنده تأثیرات گسترده و مثبتی است که فناوری اطلاعات در زنجیره تأمین میتواند داشته باشد و بر مدیریت هرچه بهتر این زنجیره تأمین تأثیرگذار باشد.
با توجه به مدل مفهومی ارائه شده نتایج تحقیقات نشان میدهد که فناوری اطلاعات به طور ویژه از طریق کیفیت قابلیت اعتماد و صحت اطلاعات، کارایی عملیاتی، بهبود عملکرد، انسجام و همکاری به بهبود مدیریت زنجیره تأمین کمک می نماید، علاوه بر این فرصتهایی برای پیشرفتهای فناوری اطلاعات در زمینه ی کاهش هزینه و تمایز محصولات یا خدمات به وجود می آورد .
برای نتیجه گیری کلی تر باید این نکته را یادآوری کنیم که هدف اصلی این پژوهش، تحقیق و بررسی تأثیرات بکارگیری فناوری اطلاعات در مدیریت زنجیره تأمین بوده است و با بهرهگیری از فناوری اطلاعات، اطلاعات بین حلقههای زنجیره تأمین، از جمله حلقه تأمینکننده، حلقه تولیدکننده و حلقه مشتری، به گونهای واضح و شفاف مبادله میشوند. استفاده از ابزارهای فناوری اطلاعات، با ترکیب مبادله اطلاعات، هماهنگی و شفافسازی اطلاعات، تأثیر مثبتی بر عملکرد زنجیره تأمین دارد و پذیرش فناوری اطلاعات در سیستم مدیریت زنجیره تأمین میتواند موجب بهبودی در تسهیم اطلاعات و هماهنگی میان شرکای زنجیره گشته و همچنین منجر به افزایش مزیت رقابتی سازمان گردد. این پژوهش به وضوح نشان میدهد که نقش فناوری اطلاعات در مدیریت زنجیره تأمین از لحاظ افزایش کارایی و بهبود عملکرد زنجیره تأمین، ارتقاء هماهنگی و تسهیم اطلاعات، و بهبود مزیت رقابتی، بسیار حیاتی است.
تهیه و تنظیم: خانم رحیمی
مدیر روابط عمومی استصنا